دیلی بیست: هوش راهبردی سرشار رهبر ایران در شطرنج پیچیده ژئوپلتیک خاورمیانه
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۳۴۱۳۷
وبگاه آمریکایی "دیلی بیست" در گزارشی تحلیلی به قلم " جیمز. ای. وارن" نوشت: بزرگ ترین مشکل آمریکا این است که راهبرد ایران در منطقه خاورمیانه به ویژه در 2 دهه گذشته کار می کند و از راهبرد آمریکا بسیار موفق تر است.
به گزارش عصرایران، در این مقاله آمده است:
شکی در این نیست که جنگ اسرائیل و حماس به طور اساسی مسیر سیاست خاورمیانه را تغییر داده و سطحی از نوسانات را به تحولاتی که در دهههای گذشته دیده نشده بود تزریق کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در طول دوره طولانی جنگ سایه، اهداف تهران و راهبرد آن برای دستیابی به آنها به طور قابل توجهی سازگار بوده است. اهداف اصلی سیاست خارجی این کشور از زمان تشکیل جمهوری اسلامی در سال 1979 این بوده است که ایالات متحده را مجبور به خروج از منطقه کرده و با تحریک هرج و مرج، خشونت و نارضایتی های عمیق، اسرائیل را از عادی سازی روابط با همسایگان خود باز دارد.
"سوزان ملونی" محقق برجسته مناقشه ایران و آمریکا از موسسه "بروکینگز"، خاطرنشان میکند که آیتالله خامنهای در طی دهه های گذشته "هیچگاه در تضاد شدید خود با اسرائیل و ایالات متحده ایجاد تزلزل نکرده است. او و اطرافیانش عمیقا معتقد به بداخلاقی، طمع و شرارت آمریکا هستند. آنها به عنوان بخشی از پیروزی نهایی جهان اسلام بر چیزی که آنها آن را یک غرب رو به زوال و یک "وجود صهیونیستی" نامشروع می دانند، انتظار نابودی اسرائیل را می کشند."
روش اصلی تهران برای دستیابی به این اهداف، یک راهبرد منحصر به فرد جنگ طولانی مدت و فرسایشی است که بسیج سیاسی، دیپلماسی و جنگ اطلاعاتی را با عملیات نظامی تهاجمی که توسط مجموعه عظیمی از نیروهای نیابتی انجام می شود - که اکثر آنها متشکل از گروه های شبه نظامی شیعه هستند – تحت عنوان "محور مقاومت" ترکیب می کند.
بیش از 12 گروه مسلح در سوریه، یمن، عراق و لبنان یک شبکه آزاد متشکل از بیش از 150 هزار جنگجوی "نیابتی" را تشکیل می دهند که منافع خاص خود را دارند اما تعهد مشترکی برای به چالش کشیدن هژمونی آمریکا در منطقه دارند.
تاکتیک های آنها نیز منحصر به فرد است. آنها از تاکتیکهای جنگی نامنظم از جمله تروریسم سنتی، بمبگذاری انتحاری و حملات موشکی استفاده میکنند. حماس در نوار غزه یکی از اعضای اصلی شبکهای است که در اوایل دهه 1980 در لبنان با حزبالله آغاز شد و به کتائب حزبالله در عراق و حوثیها در یمن و غیره گسترش یافت.
اولین چیزی که باید در مورد راهبرد ایران گفت این است که این راهبرد به ویژه از زمان آغاز "جنگ آمریکا علیه تروریسم" به طور قابل توجهی موثر بوده است. از آن زمان، تهران نشان داده است که از نظر راهبردی بسیار ماهرتر از واشنگتن است.
این موفقیت در هیچ کجا به اندازه عراق قابل لمس نیست، جایی که شبه نظامیان تحت حمایت ایران با اندازه و مهارت های مختلف به ایالات متحده کمک کردند تا تقریبا تمام نیروهای خود را تا سال 2011 خارج کند. امروز، سیاست و شخصیت های سیاسی عراقی بسیار بیشتر تحت تاثیر جناح های سیاسی طرفدار ایران است و بدون تردید، ایران بزرگترین سود راهبردی را از جنگ عراق برده است.
اگرچه دولت ایالات متحده از سال 1995 دهها و دهها تحریم علیه نیروهای نیابتی ایران در سراسر منطقه اعمال کرده است، اما امروزه این شبکه نسبت به سالهای اولیه جنگ عراق از نظر مالی بهتر و توانایی نظامی بسیار بیشتری دارد.
موفقیت چشمگیر حمله غافلگیرانه 7 اکتبر حماس این واقعیت را به طرز چشمگیری نشان می دهد و البته، همانطور که سوزان ملونی میگوید، "غیرقابل تصور است که حماس بدون اطلاع قبلی و حمایت مثبت از سوی رهبری ایران دست به حملهای به این بزرگی زده باشد. و اکنون مقامات و رسانههای ایران از این حمله غافلگیرانه به اسرائیل خوشحال شده و این انتظار را دارند که حمله حماس منجر به نابودی اسرائیل شود.
تا کنون، جنگ اسرائیل و حماس تنها موقعیت ژئوپلیتیکی ایران را تقویت کرده است، زیرا این درگیری فشار بینالمللی گستردهای را بر اسرائیل وارد کرده است تا کشور فلسطینی غیرنظامی را به عنوان تنها راهحل مناسب برای مشکلات کنونی بپذیرد. ظهور جنگ به تلاش های تحت رهبری ایالات متحده برای تضمین یک اتحاد رسمی طولانی مدت بین اسرائیل و عربستان سعودی - یک دشمن قدرتمند ایران - پایان داد.
این جنگ یک شکست راهبردی برای واشنگتن است، زیرا اکنون باید منابع نظامی و دیپلماتیکی را که امیدوار است برای مقابله با چین در حال رشد در اقیانوس هند و اقیانوس آرام استفاده کند، به خاورمیانه منحرف کند.
برنامه تهران این است که شبکه نیابتی آن حملاتی را به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه و دریای سرخ انجام میدهد تا اسرائیل و آمریکا را برای آتشبس در غزه تحت فشار قرار دهد.
تهران همچنان بر هدف اصلی خود برای ایجاد مشکل و هرج و مرج برای ناکام گذاشتن تلاش آمریکا برای شکل دادن به امور ژئوپلیتیک منطقه تمرکز می کند. "افشون استوار"، دانشیار دانشکده تحصیلات تکمیلی نیروی دریایی در "مونتری" و یکی از کارشناسان برجسته آمریکا در سیاست خارجی ایران، این موضوع را اینگونه بیان می کند: "برای ایران، این یک جنگ طولانی است نه یک جنگ کوتاه و ربطی به غزه هم ندارد. این درباره تلاش و برنامه مداوم و طولانی ایران در سراسر خاورمیانه برای بیرون راندن نیروهای ایالات متحده و تضعیف متحدان ایالات متحده است."
شکی نیست که ایران فرماندهی و کنترل رسمی بر این مجموعه چشمگیر از جنگنده های نامنظم اعمال نمی کند. در عوض، نیروی نخبه قدس ایران - در اصل نیروهای ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - همکاری نزدیکی با رهبری هر گروه برقرار میکند، و به آنها همان انگیزهها و منابعی را ارائه میدهد که نیروهای ویژه ایالات متحده به نیروهای نامنظم در عراق و افغانستان ارائه کردند: بودجه، مشاوره تاکتیکی و عملیاتی، تسلیحات پیشرفته و دسترسی به اطلاعات عالی.
تهران توانسته است بارها از این نیروها استفاده کند و به این دلیل که گروه ها تصمیمات عملیاتی خود را می گیرند، از انتقام جدی فرار کند.
در حقیقت، راهبرد ایران در برابر منافع ایالات متحده شباهت زیادی به راهبرد جنگ طولانی دارد که هم به "ویتکنگ ها" و هم به طالبان خدمت می کرد: سرعت عملیات ها را پایین نگه دارید، جنگ سیاسی گسترده و جامع را برای داشتن دست بالا در جنگ روایت ها انجام دهید و درگیری را در درون یک حباب روی درجه جوش کم و در چند جبهه به طور همزمان، نگه دارید.
پاسخ تهران به حملات هوایی اخیر آمریکا علیه نیروهای نیابتی به طور قابل توجهی خاموش و محدود بوده است. این برای ناظران ایران تعجب آور نیست. رهبری ایران به هیچ وجه خواهان درگیری متعارف با آمریکا نیست. هیچ چیز برای ایران در این نوع درگیری به دست نمی آید و چیزهای زیادی از دست می رود، از جمله برنامه توسعه سلاح های هسته ای شبه مخفی این کشور.
توانمندیهای نظامی متعارف ایران در زمین، دریا و هوا در مقایسه با آمریکا محدود و ناچیز است. پس از اصابت یک مین ایرانی به ناوچه آمریکایی در خلیج فارس در آوریل 1988، نیروی دریایی و تفنگداران دریایی ایالات متحده نیمی از نیروهای دریایی ایران را در یک روز منهدم کردند. شکاف بین قدرت نظامی متعارف آمریکا و ایران از اواخر دهه 1980 بیشتر شده است.
استوار می گوید، رهبری ایران امیدوار است که ایالات متحده را در دام یک وضعیت غیرقابل پیروزی بیاندازد، وضعیتی که در نهایت ممکن است واشنگتن را وادار کند که ارزش بیشتری را در کنار گذاشتن تعهدات نظامی خود در منطقه به جای تخصیص منابع بیشتر برای حفظ وضعیت موجود ببیند. "
بخش عمده ای از موفقیت قابل توجه سیاست خارجی ایران به وضوح ناشی از هوش راهبردی آیت الله خامنه ای و مشاوران کلیدی سیاست خارجی او است. به گفته دو محقق برجسته سیاست خارجی ایران، رهبر ایران "توانایی عجیبی در آمیختن ستیزهجویی و احتیاط دارد... او وقتی میخواهد انقلاب اسلامی را فراتر از مرزهای خود به پیش ببرد، نقاط ضعف و قوت میهن خود را درک میکند."
متاسفانه، نمی توان همین را برای تصمیم گیرندگان برجسته سیاست خارجی آمریکا در مورد خاورمیانه گفت. در واقع، مشکلات پایدار واشنگتن در منطقه، اتکای بیش از حد به نیروی نظامی و ناتوانی در ادغام عملیات نظامی با پیام و راهبرد سیاسی واقعی بوده است.
به نظر می رسد در واقع واضح است که واشنگتن در ماه های آینده فرصت های زیادی برای تقویت بازی خود خواهد داشت.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: مقام معظم رهبری : (سران عرب) روی اسب بازنده شرط بندی نکنند رئیس سیا : کلید امنیت اسرائیل و خاورمیانه ، نحوه مواجهه با ایران است فرمانده سنتکام: اگر در برابر ایران و چین عقب نشینی کنیم، باید خاورمیانه را بگذاریم و برویم
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: جنگ غزه آمریکا ایالات متحده سیاست خارجی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۳۴۱۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توانمندی ایران و ضعف اسرائیل در آفند و پدافند/ گرایش به غرب در خاورمیانه ضعیف میشود
کارشناس مسائل غرب آسیا بابیان اینکه ایران با رهگیری ریزپرنده اسرائیلی و ساقط کردن موشک اسرائیلی در فضای کشور همسایه نمایش تازهای از قدرت عملیاتی و بازدارندگی خود را به نمایش گذاشت، گفت: گرایش به غرب در خاورمیانه ضعیف میشود چراکه رژیمصهیونیستی به عنوان نماینده غرب در منطقه به انفعال فرو رفته است.
جعفر قنادباشی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: صهیونیستها پس از عملیات وعده صادق جمهوری اسلامی ایران، بر سر دو راهی خاصی قرار گرفتند که سبب عملیات مسخره آنها با ریز پرندهها شد و موجبات تحقیر آنها را فراهم کرد؛ آنها احساس میکردند که در عملیات وعده صادق در شرایط بدی قرار گرفتند و دانستند که تصورات مردم جهان در آنچه که آنها به دروغ از توانمندیهای خود در عرصه نظامی مطرح میکردند، به کلی از بین رفت.
وی افزود: صهیونیستها قصد داشتند عملیاتی انجام دهند که آنها را از این حالت انفعال خارج کرده و موجب شود نسبت آنها به عنوان یک رژیم شکست خورده ایران پایان یابد، صهیونیستیها از طرفی نگران واکنشها و پاسخهای سنگین و پشیمان کننده از جانب ایران بودند و از طرفی قصد داشتند عملیاتی را علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دهند در حالی که توان انجام عملیاتی که بتواند با وعده صادق مقایسه شود را نیز نداشتند.
رژیم صهیونیستی توان مقابله با وعده صادق را نداشتکارشناس مسائل غرب آسیا تصریح کرد: سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران توانست توانمندی خود را در عملیات وعده صادق با هدف قرار دادن مرکزیترین پایگاه هوایی رژیم صهیونیستی و قویترین مرکز رصد الکترونیکی این رژیم به نمایش بگذارد؛ از این رو رژیم صهیونیستی نیز در صدد قرار گرفته بود تا در نزد افکار عمومی جهان در مقایسه با عملیات سپاه ایران عملیاتی را ترتیب دهد که قابلیت ارائه داشته باشد اما توان انجام آن را نداشت؛ از این رو بر سر این دو راهی گزینهای را انتخاب کرد که موجب تحقیر، تمسخر، مفتضح نمودن آنها شد و آنها را بیشتر از پیش در انفعال قرار داد.
وی ابراز کرد: رژیم صهیونیستی با استفاده از پهپادهایی در داخل ایران در دست برخی گروهکها قرار داشت و نیز پرتاب یک موشک از فضای عراق سعی کرد که برخی از تأسیسات جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دهد؛ در واقع امید صهیونیستها این بود که چنین عملیات کوچکی را با رسانههای خود بزرگ جلوه دهند و به افکار عمومی القا کنند که ضربات کاری به ایران زدند؛ به عبارتی دیگر عملیات صهیونیستها عملیاتی ترکیبی بود که درصد کمی از آن عملیاتی و فیزیکی و عمده آن رسانهای بود تا توسط برخی از نفوذیان این عملیات را مهم جلوه دهند اما این کار را هم نتوانستند انجام دهند.
بهمریختگی و عدم راهبرد صحیح رژیم صهیونیستی در عملیات و اجراقنادباشی تاکید کرد: صهیونیستها میدانستند عملیات آنها عملیات کوچکی است با این حال امیدواری آنها به رسانهها نیز به جایی نرسید و با رصد دستگاههای ما و نیز تجزیه و تحلیل دقیق این عملیات توسط کارشناسان سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران سبب شد که افکار عمومی بدانند ایران با چنین دشمنی روبرو است که در هر عرصهای دچار سردرگمی و در هر سیستم و ساختار عملیاتی دچار بهمریختگی است و نمیتواند هیچ تاکتیک و راهبردی را به طور صحیح انتخاب کرده و اجرا کند.
وی با تاکید بر اینکه در عملیات وعده صادق رژیم صهیونیستی آسیبپذیرتر و جمهوری اسلامی ایران توانمندتر نشان داده شد، گفت: رژیم صهیونیستی قبل از عملیات وعده صادق تا این حد آسیب پذیر به صحنه نیامده بود؛ در واقع صهیونیستها بعد از عملیات وعده صادق در تلاش بودند به گونهای القا کنند که توان عملیاتی اسرائیل قدرتمندتر از توان بازدارندگی آن است که این هم محقق نشد.
کارشناس مسائل غرب آسیا ابراز کرد: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با رهگیری ریز پرنده اسرائیلی و رصد و ساقط کردن موشک اسرائیلی در فضای کشور همسایه توانستند نمایش تازه ای از قدرت عملیاتی و بازدارندگی ایران و ضعف رژیم صهیونیستی را در عملیات و بازدارندگی نشان دهند.
جبهه مقاومت خواستههای خود را بر قدرتهای سلطهگر و مداخلهجو اعمال کندوی با تاکید بر اینکه تصورات مردم جهان در مورد منطقه غرب آسیا به دلیل قدرت عملیاتی و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در حال تغییر است، خاطر نشان کرد: گرایش به غرب در منطقه خاورمیانه در حال ضعیف شدن است چرا که رژیم صهیونیستی به عنوان نماینده اصلی غرب در منطقه به انفعال و ضعف فرو رفته و طبیعتاً معادلات خاورمیانه نیز تغییر پیدا میکند؛ از این رو جبهه مقاومت میتواند خواستههای به حق خود را به طور جدیتری بر قدرتهای سلطهگر و مداخلهجو در خاورمیانه اعمال کند.
کد خبر 746241